حجت الاسلام حسن امان الهی

استاد دانشگاه و مشاور خانواده

حجت الاسلام حسن امان الهی

استاد دانشگاه و مشاور خانواده

با نگاهی ویژه به مقوله خانواده و محبت

"مطالب گاهاً به روز رسانی می گردند؛ به کانال ما در شبکه های اجتماعی ملحق شوید"

۱۷بهمن

 

 

امر ازدواج به این سادگی هم که تصور شود نیست . به همین علت باید ضمن اهمیت دادن به ازدواج ، کاملا در رابطه با ازدواج که یکی از مسایل مهم زندگی و اجتماعی است برنامه ریزی دقیق صورت گرفته و در مورد ازدواج " یعنی دقت در انتخاب همسر " نهایت سعی خود را بنماییم .

شخصی به محضر امام صادق علیه السلام رسید و عرض کرد : همسری داشتم با من خوب بوده و حالا در قید حیات نیست ، می خواهم زنی را به همسری برگزینم .

امام فرمود : دقت کن ، جانت را کجا قرار می دهی و چه کسی را شریک مالت می کنی و چه کسی را از اسرار دین و امانت و زندگیت ، آگاه می سازی ؟

همانطور که ملاحظه می فرمایید امام معصوم علیه السلام دقت در امر ازدواج را با یادآوری نکاتی ضروری می دانند مثل : " شریک مال ، آگاه از اسرار درون خانواده " و از همه مهمتر همسر را به منزله ی " جان " تلقی فرموده است .

چه بسیار جوانانی که بدون دقت ازدواج کرده و بعد از گذشت چند سال تازه به یادشان می افتد که زنی را که مورد نظرش بوده اختیار نکرده و در نتیجه نسبت به خانواده بی مهر شده و از کاهی ، کوهی می سازند .

برای همه چیز ، خرده گرفته و نزاع و راه اختلاف را سر می گیرند .

این عده در حقیقت با این بهانه گریها ، نسبت به انتخاب غلطی که چگونه برخورد کنند تمام کوزه ها را ، سر همسر و فرزندانشان می شکنند . اگرچه خودشان نیز از این بد خلقیها ، آسیب می بینند . اما غافل از اینکه هر مصیبتی که می بینند ، از ناحیه ی بی دقتی خودشان بوده و به قول معروف " از ماست که بر ماست "

اگر با این افراد ، حرف بزنی و ریشه ی ناراحتی ها یشان را بپرسی ممکن است این جوابها را بدهند :

ما وقتی می خواستیم ازدواج کنیم کسی نبود به ما بگوید : " این وصله ی جدا نشدنی است ؛ مواظب باش ! و در این خصوص تحقیق بیشتری بنما " . وما نیز بدون تحقیق " بله " را گفته و الان متوجه اشتباه بزرگ خودمان شده ایم .

 

و یا ممکن است بگویند : " آن زمان ما تنها به یک موضوع فکر می کردیم و آن اینکه حالا متاهل بشویم ، مردم به ما می گویند " فلانی زن دارد یا شوهر کرده " برای بعد ، خدا کریم است " .

و یا ممکن است بگویند : " این ازدواج با گفته ی بزرگ خانواده مثل " پدر و یا پدربزرگ " و – یا سرپرست قانونی – صورت گرفته و ما در حالی به این ازدواج تن دادیم که نظر ما را نخواستند . و اگر حرفی زدیم به ما گفتند : " شما عقلتان نمی رسد " .

حال در مقابل این همه سئوال ، چه پاسخی باید داد ؟

باید گفت : ریشه ی اصلی این سئوالها ، بی دقتی در امر ازدواج است . اگر چه ممکن است در بعضی از مواقع ، کسی از روی ناچاری ، تن به ازدواج ناخواسته دهد اما در بیشتر موارد به خاطر فکر نکردن در رابطه با همسر آینده و اینکه آیا اصلاً این شخصی که با او ازدواج می کند تا چه حد با خصوصیت های او سازگاری خواهد داشت ، صورت گرفته است .

جوانان ما برای این که با این مشکل مواجه نشوند باید از تجربه های دیگران استفاده کرده و نگذارند این مشکل در زندگی آنان اتفاق افتد .

 

 

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی