روانشناس از شخصیت نابالغ کینهایها میگوید:
این آتش را تنها بیستهزار جفت چشم آدمیان خاموش میتوانست بکند. کدام آتش؟ آتش کینه. کینه چه کسی؟ آقا محمدخان قاجار که بعد از حمله به کرمان دستور داد سربازانش مردم را از دم تیغ بگذرانند، اموالشان را بگیرند، ناموسشان را بیحرمت کنند، به لطفعلیخان افسار زنند و ... اما چرا یک آدم به این مرحله میرسد که میتواند چنین با خودش و بعد با دیگران کند. آدمی که حتی میتواند من یا شما باشیم که با کینه از دیگران یاد میکنیم. آنچه میخوانید نگاهی است به گذشته و آینده این افراد که آتش کین اول خودشان را میسوزاند و بعد در دیگران میافتد. با ما همراه شوید....
باید در خانواده آرامش و شرایط مناسب برای افزایش درک ناشی از رفتارهای یکدیگر ایجاد کنیم و ارتباط و تعامل منطقی داشته باشیم.
کینه و تنفر حسی است که شاید خیلی از ما در مواقع مختلف داشته باشیم اما تعریف این حس و دلیل ایجادش چیست؟ کینه به معنای مشکل حل نشده برای فرد است که میتواند جنبه عاطفی داشته باشد یا نیازی برآورده نشده باشد. مثلا گاهی در ارتباطات اجتماعی، رفتار و واکنش فردی آزارمان میدهد. در این شرایط دو حالت ایجاد میشود. یا به شکل عقلانی و منطقی ماجرا را برای خود و با طرف مقابل حل میکنیم یا اینکه نمیتوانیم معضل را حل کنیم و به شکل غیرمنطقی، حس خشم درونی نسبت به آن فرد پیدا میکنیم. در نتیجه کینه خشم فرو خورده ناشی از مشکل ارتباطی، عاطفی، اجتماعی و... حل نشده است. حساسیت و زودرنجی انسانها متفاوت است. بعضیها زودرنجتر و بعضی راحتترند. اینها ویژگیهای شخصیتی است. انسانهای رشدیافته که به بلوغ اجتماعی، عاطفی و شخصیتی رسیدهاند، میدانند چطور مشکلاتشان را حل کنند اما گروهی که دچار خشم و کینه هستند، انسانهایی بدون بلوغ فکری، رفتاری و اخلاقی و ... هستند که قادر به حل اتفاقها و مشکلات ایجاد شده اجتماعیشان نیستند. این گروه منطقی نیستند و معمولا اعتماد به نفس کمی دارند. همین خصلتها در ادامه میتواند باعث بروز حس کینه شود.
فرد در تمام مدت دچار بودن به این احساسها، تا زمانی که بهبود پیدا کند، عذاب میکشد و در درازمدت این احساسات سبب رفتارهای خشونتآمیز، هنجارشکن و گاها بسیار خطرناک و آسیبرسان میشود.
این حس بیشتر فرد کینهجو را آزار میدهد یا موجب آزار اطرافیان میشود؟
آدمهای کینهورز بیشتر از آنکه به دیگران آسیب برسانند، خودشان را آزار میدهند. کینهورزی شبیه زندانی است که فرد را اسیر میکند. عقدهها، گرههای روانی، کینههای درونی و... شبیه زندانبان فرد میشوند. فرد در تمام مدت دچار بودن به این احساسها، تا زمانی که بهبود پیدا کند، عذاب میکشد و در درازمدت این احساسات سبب رفتارهای خشونتآمیز، هنجارشکن و گاها بسیار خطرناک و آسیبرسان میشود. و حتی امکان دارد آسیب هایی برای اشخاص دیگر به غیر از شخص مورد نظر داشته باشد. در این شرایط فرد کینهورز بیشترین آسیب را به خودش میزند و نهایتا بازنده این اتفاق هم خودش است.
چه راهکارهایی برای برقراری ارتباط درست و ایجاد تغییر رفتار در افراد کینهجو وجود دارد؟
راهحل مساله این است که فرد به بلوغ فکری، شخصیتی و اجتماعی برسد و اعتماد به نفس کافی در وی ایجاد شود. ما دلایل کینهورزی و خشم باید کاملا شناخته و ریشهیابی شود. از سوی دیگر باید از ابعاد مختلف به قضیه دقت شود. همچنین شرایط اجتماعی فرد ناهنجار هم کاملا سنجیده و مساله و معضل برای فرد تحت درمان تحلیل شود. باید در خانواده آرامش و شرایط مناسب برای افزایش درک ناشی از رفتارهای یکدیگر ایجاد کنیم و ارتباط و تعامل منطقی داشته باشیم.
دلایل کمبودها و مشکلات را اعلام کنیم تا اصلا این شرایط به وجود نیاید اما حالا اگر به علت مشکلات مختلف درون خانوادهای مثل ناهنجاریهای رفتاری والدین، تعارضات و درگیریها و یا معضلات بیرون خانوادهای و ناشی از اجتماع مثل فاصله طبقات اجتماعی، فقر، گسترش بزههای اجتماعی و خدشه وارد کردن به حریم دیگرانو... خشمها سرکوب شده و نهایتا به کینه رسیده است، باید سعی کرد با برقراری ارتباط مناسب، انعطافپذیری فرد را بالا برد و با افزایش محبت و سیراب کردن عاطفی فرد، خصلت بخشش و نوع دوستی را در او ایجاد کرد. در عین حال باید به فرد به دلیل داشتن ویژگیهای مثبت، اعتماد به نفس داد تا حس کینه به مرور زمان در فرد کینهجو از بین برود.
امام علی (ع) : قلب خود را از کینه دیگران پاک کن تا قلب آنها از کینه تو پاک شود*
همچنین لازم است به افراد آموخت که هر کسی در شرایط مختلف ممکن است رفتار های متنوعی را در خود نشان دهد.
هیچ کس نمی تواند خود را بری از اشتباه و خطا بداند و زمینه کجروی برای هر کس امکان پذیر است.
پی نوشت: * 178 - وقال [ع ] : احصد الشر من صدر غیرک بقلعه من صدرک، نهج البلاغه
سلامت با اندکی تصرف