حجت الاسلام حسن امان الهی

استاد دانشگاه و مشاور خانواده

حجت الاسلام حسن امان الهی

استاد دانشگاه و مشاور خانواده

با نگاهی ویژه به مقوله خانواده و محبت

"مطالب گاهاً به روز رسانی می گردند؛ به کانال ما در شبکه های اجتماعی ملحق شوید"

۲۸اسفند

نتایج بررسی های انجام شده در زمینه ی شکل گیری هویت بیانگر آن است که افراد با زمینه های فکری و اجتماعی متفاوت، همگی از شکل ثابتی برای شکل گیری هویت خود استفاده می کنند که وابسته به نحوه ی استفاده ی آن ها از مهارت های مقابله ای در برخورد با مسائل زندگی است و بر همین مبنا سه سبک هویتی مطرح شده است.
بر این اساس افرادی که در وضعیت کسب هویت و تعلیق قرار می گیرند، معمولاً در برخورد با مسائل زندگی از سبک اطلاعاتی استفاده می کنند. روش مقابله ای این افراد به گونه ای است که اغلب فعالانه در محیط پیرامون خود جست وجو می کنند و زمانی که باید تصمیماتی درباره ی هویت خود و یا حل مشکلات شخصی شان بگیرند، تلاش می کنند تا اطلاعات خود را گسترش دهند و از نتایج حاصل از آن جهت تصمیم گیری بهره مند شوند. زمانی که این افراد اطلاعاتی متفاوت با باورهای قبلی خود از دیگران می گیرند، سعی می کنند ساختارهای فکری خود را با آن تطبیق دهند و یا اصلاح کنند.


هم چنین افرادی که در وضعیت تفویض اختیار هستند از یک سبک هنجاری استفاده می کنند. روش مقابله ای این افراد مطابقت داشتن با دیگران و هم چنین اجرای دستورالعمل ها و انتظارات افراد مهم در زندگی شان (مانند والدین و گروه های مورد علاقه ی آن ها) است. در واقع آن ها به جای تغییر و اصلاح ساختارهای فکری خود سعی در پروراندن و تأیید آن ها دارند. این افراد در مقابل اطلاعات و تجاربی که باورهای درونی شان را بی اعتبار می کند به شدت مقاوم اند و آن ها را تحریف می کنند. در واقع یک ساختار تفکری غیرمنعطف با توانایی محدود اصلاح نتایج در آن ها وجود دارد. افراد در وضعیت تفویض اختیار تمایل به گرفتن کمک از دیگران برای حل مسائل خود دارند. در واقع یک دیدگاه مقاوم به تغییر در سیستم اطلاعات آن ها مشاهده می شود و علاقه ی زیادی به افراد قدرتمند دارند. سبک هنجاری با وضعیت تفویض اختیار در تمایل به مشابه بودن سیستم باورها و ارزش های فرد با افراد مهم زندگی بسیار نزدیک می شود. هم چنین تحقیقات نشان داده است که افراد در وضعیت هویت تفویض اختیار، تمایل به اجتناب از مقابله ی مستقیم با مشکلات دارند و برای حل مسائل خود بیش تر روی کمک گرفتن از دیگران حساب می کنند.
و بالاخره افرادی که در وضعیت هویت سردرگم هستند از سبک هویت سردرگم / اجتنابی استفاده می کنند. آن ها یک روش مقابله ای مبتنی بر اجتناب مستقیم از مشکلات شخصی و پاسخ گویی به سؤالات مربوط به هویت دارند. این سبک با مسامحه کاری و به تأخیر انداختن حل مشکلات تا حد ممکن مشخص می شود. واکنش های رفتاری در این افراد بیش تر بر اساس میزان لذت بردن از آن فعالیت تعیین می شود تا توجه به نتایج کوتاه مدت و یا بلند مدت آن.

منظور از مهارت های مقابله ای در بحث هویت چیست؟

نظریات جدید در رابطه با هویت، مفهوم پیچیده ی بحران هویت را در مفهوم ساده تری، یعنی توانایی افراد در مقابله با موضوعات روزمره ی زندگی، با تأکید بر مهارت حل مسئله تبیین کرده اند. ارزش چنین دیدگاه هایی در کاربردی بودن آن هاست، زیرا زمانی که ما بتوانیم مشکلات مربوط به دوره ی نوجوانی خصوصاً بحران هویت را بر اساس میزان توانایی افراد در برخورد با استرس های محیطی ارزیابی کنیم، بدین وسیله راه برای مداخله هایی نظیر آموزش مهارت های مقابله ای کارآمد نظیر حل مسئله، جهت پیشگیری از مشکلات مربوط به این دوره ی رشدی، هموار می شود.
مهارت های مقابله ای شامل تغییرات مداوم در تفکر و رفتار افراد برای اداره ی فشارهای درونی و یا بیرونی است. این مهارت ها یکی از منابع مهم افراد برای حفظ بهداشت روان و پیشگیری از ابتلا به اختلالات روانی اند. مقابله، یک فرایند فعال و
پویاست که مدام تغییر می کند و هر زمان که فرد در برخورد با مسائل جدید در زندگی دچار یک ناهماهنگی یا عدم تعادل شود و روش های قبلی برخورد او با مسائل زندگی نتوانند پاسخگوی وضعیت جدید او باشند، این مهارت ها در جهت برطرف کردن آن عدم تعادل عمل می کنند.
مکانیسم های مقابله ای را می توان مجموعه ای از عملکردها در نظر گرفت که قادرند فرد را برای تحمل، اجتناب و یا به حداقل رساندن اثرات استرس یاری کنند. محققان در این زمینه معتقدند که روش های مقابله ای را می توان به عنوان کوشش های فکری و رفتاری برای اداره کردن تغییرات درونی و بیرونی در نظر گرفت، زیرا این تغییرات موجب ایجاد استرس در فرد می شوند و مقابله راهی برای کنترل کردن این استرس هاست. بنابراین مقابله یک پروسه ی فعال و پویاست که باید بر اساس تغییرات محیطی به طور مداوم تغییر کند.
مهارت های مقابله ای را می توان بر اساس عملکرد آن ها به دو گروه اصلی مقابله های مسئله مدار و مقابله های هیجان مدار، تقسیم بندی کرد. مقابله های مسئله مدار شامل کوشش های مستقیم در جهت تغییر یا اصلاح موقعیت هایی است که در فرد یا محیط، استرس زا تلقی می شوند. این روش ها با وجود آن که گوناگون هستند همگی تحت عنوان مقابله های مسئله مدار توصیف شده اند. گروه دوم به اداره و تنظیم نتایج هیجانیِ همراه با استرس ها می پردازند، که این گروه تحت عنوان مقابله های هیجان مدار توصیف شده اند. تحقیقات نشان داده اند که مقابله های مسئله مدار در سازگاری با حوادث و سوانح، بسیار اهمیت دارند.
افراد دارای سلامت روان معمولاً در موقعیت هایی جدال برانگیز از مقابله های متمرکز بر مشکل یا مسئله مدار بیش تر استفاده می کنند، در حالی که در موقعیت هایی که به عنوان واقعیت های غیرقابل تغییر در نظر گرفته می شوند (مانند مرگ یکی از عزیزان) از مقابله های متمرکز بر هیجان بیش تر استفاده می کنند. همان طور که گفته شد مقابله، عملکرد رفتاری و با تفکر هدفداری است که برای اداره ی تغییرات درونی و بیرونی طرح ریزی شده. در این مفهوم، مقابله محدود به نتایج موفقیت آمیز نمی شود بلکه شامل هر نوع کوشش هدفمندی است که برای کنترل فشارها، به رغم مؤثر بودن یا نبودن، می شود.
در رابطه با نحوه ی شکل گیری روش های مقابله با استرس در افراد، نظریات مختلفی وجود دارد. عده ای از محققان، رفتارهای مقابله را بر اساس واکنش های اولیه ی انسان به خطرات موجود در محیط زندگیش در نظر می گیرند. این طبقه بندی بر این فرض استوار است که انسان ها از ابتدای پیدایش در برخورد با استرس های محیطی و در پاسخ های اولیه به محرک های خاص از سه روش کلی حمله، دفاع یا فرار استفاده می کردند و به نظر می رسد که با توجه به پیشرفت علوم در همه ی زمینه ها و افزایش توانایی انسان در برخورد با محیط پیرامونش هنوز هم می توان رفتارهای مقابله ای انسان ها را در همین سه گروه جای داد.
گروه دیگری از محققان، رفتارهای مقابله ای را ناشی از یادگیری های انسان می دانند و معتقدند که روش های مقابله با استرس های محیطی، مشابه رفتارهای دیگر انسان، بر اساس الگوهای یادگیری (مانند شرطی شدن کلاسیک و شرطی شدن عامل یا کنشگر) شکل می گیرند.
هم چنین می توان روش های مقابله ای را بر اساس روش های جذب و انطباق توصیف کرد. جذب، کسب تجارب تازه از محیط پیرامون و انطباق، ایجاد هماهنگی بین معلومات جدید با اطلاعات قبلی و خواسته های واقعی در زندگی است. و تعامل این دو فرایند، ساختار تفکر فرد را می سازد.
گروهی از نظریه پردازان بر این باورند که رفتارهای هر فرد از تعامل سه بخش مهم در شخصیت او ناشی می شوند. یک قسمت مربوط به تلاش در جهت برطرف کردن فوری غرایز و خواسته های انسانی است و بخش دیگر تأکید بر بایدها و نبایدهای یاد گرفته شده از والدین و اجتماع دارد و در نهایت بخش سوم با استفاده از استدلال و منطق سعی دارد که نیازها و غرایز انسانی را با در نظر گرفتن باورها و محدودیت های اخلاقی و وجدانی برطرف کند. بنابراین می توان روش های مقابله را بر اساس عملکرد این سه حوزه تعریف کرد. در واقع روش های مقابله ای در این نظریات، تفکرات منطقی است که سعی دارد بر اساس آرمان ها و ارزش های درونی شده و یا همان وجدان اخلاقی، غرایز و خواسته های خود را برطرف کند. پس نقش این سه قلمرو در فرایند مقابله به این ترتیب است که با استفاده از یک سیستم حل مسئله، از روش های مختلف نظیر جنگ وگریز و یا اجتناب جهت انطباق غرایز با وجدان اخلاقی استفاده می شود. در واقع مکانیسم های مقابله ای راه هایی هستند که از طریق آن ها با استفاده از آزمودن واقعیت های موجود در زندگی فرد، تعارض ها حل می شوند. از دیدگاه رشدی که معتقد است در هر مرحله از زندگی، انسان ها توانمدی های خاصی را پیدا می کنند و بر اساس آن، وظایف جدیدی بر عهده ی آن ها گذاشته می شود. این مکانیسم ها وابسته به نحوه ی گذر مناسب از
دوران های رشدی و تسلط یافتن بر وظایف مربوط به آن دوران است. بر این اساس تسلط موفقیت آمیز در هر دوره با رشد روش های مقابله ای مناسب مربوط به آن دوره ارتباط دارد. تحقیقات نشان داده است که رشد روش های مقابله ای مناسب این مسئله با افزایش اعتماد به نفس و احساس کفایت در فرد مرتبط است.

عملکرد اصلی مهارت های مقابله ای چیست؟

سه عملکرد اصلی مقابله عبارتند از:
1- توصیف مجدد از مفهوم فشار به منظور اداره کردن موقعیت (ارزیابی مجدد موقعیت).
2- کنترل کردن تنشی که ناشی از تجربه ی فشارهاست (مقابله ی متمرکز بر هیجان).
3- عملکرد مستقیم برای کاهش فشارهای موجود در زندگی و یا افزایش منابع به منظور اداره کردن موقعیت استرس زا.
بنابراین جهت حل تنش های موجود و ارائه ی راه حل های کارآمد، سه عامل اساسی یعنی فهم و درک موقعیت فشارزا، انجام دادن راهکارهای مناسب و بالاخره توانایی در جهت کنترل هیجانات ناشی از این فشار، نقش مهمی را ایفا می کنند. این تقسیم بندی اغلب تحت عنوان کلی مقابله های متمرکز بر هیجان و مقابله های متمرکز بر مشکل طبقه بندی می شود.
مقابله های متمرکز بر هیجان شامل عملکردهایی مانند رفتن به سمت دیگران و درخواست حمایت هیجانی، کوشش برای نگران نبودن و توجه به موضوعات مثبت به منظور کاهش هیجانات منفی ناشی از آن استرس است. و مقابله های متمرکز بر مشکل شامل جست و جوی اطلاعات، جست و جوی حمایت اجتماعی و کوشش برای عمل کردن به روش دیگر جهت حل آن مشکل و در نهایت اجتناب از موقعیت های استرس زاست.
در روش حل مسئله که یکی از مهم ترین مقابله های متمرکز بر مشکل است، سه فرایند اتفاق می افتد که تحقیقات نشان داده است موجب تسهیل دوره ی کاوش و جست و جو در مرحله ی شکل گیری هویت اند و به حل سریع تر بحران هویت و در نهایت رسیدن به مرحله ی کسب هویت کمک می کنند.
این فرایند ها عبارتند از:

1- خلاقیت:

که به معنای توانمندی فرد در نوآوری و ابداع روش های جدید در برخورد با موقعیت های زندگی و انتخاب مناسب از بین آن هاست.

2- قضاوت:

که به معنای توانایی فرد در توجه هم زمان به جنبه های مختلف یک مسئله و انتخاب بهترین راه حل بر اساس مزایا و معایب و توجه به جنبه های مثبت و منفی هر موقعیت است.

3- ارزشیابی بحرانی:

که منظور از آن توانایی در بررسی کردن موضوعات مختلف و تمایل به تغییر انتخاب های قبلی خود در زندگی، در صورت نیاز است.
در واقع افراد با استفاده از روش های مقابله ای هیجان مدار ابتدا بر هیجانات ناشی از یک استرس غلبه می کنند، و سپس در شرایط مساعد با استفاده از روش های مقابله ای مسئله مدار این مشکلات را از میان بر می دارند. بنابراین افراد با استفاده از روش های مقابله ای می توانند بر مشکلات پیرامون خود غلبه کنند و از این طریق با افزایش کیفیت زندگی خود احساس خوشبختی بیش تری داشته باشند.

ارتباط مهارت های مقابله ای با هر یک از سبک های هویتی چگونه است؟

هویت افراد ساختاری است که از تعامل محیط اجتماعی فعلی فرد با باورهای ناشی از تجارب گذشته ی او شکل می گیرد. با توجه به این که انسان ها روش های مختلف رفتاری را در برخورد با دنیای اطراف شان انتخاب می کنند، قادرند یکی از سه سبک هویتی یا روش برخورد با استرس های محیطی را که برای آن ها مناسب تر است، برگزینند. هر چند که عوامل محیطی، تقاضاهای اجتماعی و ترجیحات شخصی در انتخاب یک سبک هویتی نقش اساسی دارد، ولی همه ی افراد سالم و بالغ قادر هستند که از هر سه سبک استفاده کنند.
روش های برخورد با استرس های محیطی می توانند در سه سطح متفاوت عمل کنند. اولین و مهم ترین سطح شامل رفتارهایی است که افراد در برخورد با مشکلات روزانه انجام می دهند. دومین سطح شامل مجموعه ای سازمان یافته و کلی تر از روش هایی است که فرد معمولاً در برخورد با موضوعات اجتماعی انتخاب می کند و بالاخره سطح سوم اشاره به روش هایی دارد که به هویت و یا باورها و عقاید زیربنایی افراد مربوط است. سبک های هویتی در هر سه سطح و عمدتاً بر اساس شیوه های مقابله ای فرد در برخورد با مسائل و مشکلات شکل می گیرند.
برای روشن تر شدن ارتباط بین سبک های هویتی و روش های مقابله ای و تصمیم گیری، می توان به تحقیقی که بر روی چهارصد و هفتاد
نوجوان هجده و نوزده ساله در اولین ماه ورود به دانشگاه انجام گرفت، اشاره کرد که نتایج آن در جدول 1 ارائه شده است.
جدول 1- ارتباط بین روش های مقابله ای و تصمیم گیری با سبک های هویتی

سبک هویتی

استراتژی های مقابله ای و تصمیم گیری

اطلاعاتی

تصمیم گیری هوشیارانه

 

مقابله ی متمرکز بر حل مسئله

 

ارزیابی مجدد موقعیت

هنجاری

جست و جو کردن حمایت های اجتماعی

 

تدافعی عمل کردن

 

تلاش در جهت تأیید خود

سردرگم / اجتنابی

مسامحه کاری در تصمیم گیری

 

بدون تفکر واکنش سریع نشان دادن

 


همان طور که مشاهده می شود نتایج این تحقیق بیانگر ارتباط هر یک از سبک های هویتی با گروه خاصی از روش های مقابله ای است. بر این اساس افراد با سبک اطلاعاتی، بیش تر از مکانیسم های متمرکز بر حل مسئله و افراد با سبک هنجاری، بیش تر از مکانیسم های گرایش به سوی دیگران برای حل مسائل خود یا در واقع روش های هیجان مدار استفاده می کنند. هم چنین بر اساس نتایج این تحقیق افراد با سبک سردرگم / اجتنابی مکانیسم های مسامحه و تأخیر در درگیری مستقیم با مسائل را انتخاب می کنند. آن ها در واقع نه برای حل مشکلات خود تلاشی می کنند و نه حتی سعی در کاهش هیجانات منفی ناشی از استرس دارند. این افراد با به تأخیر انداختن توجه به مسائل پیرامون خود امیدوارند که مشکلات یا به خودی خود و یا توسط دیگران حل شوند. به همین دلیل است که این افراد در خطر بیماری های روانی و مشکلات رفتاری قرار دارند.

آیا بین استفاده از مهارت های مقابله ای مختلف و سلامت روان ارتباطی وجود دارد؟

شاید با قاطعیت نتوان گفت که کدام روش مقاله ای بهتر از دیگری است، هر چند مشخص شده است که رابطه ی بین سلامت روان و مکانیسم های مقابله ی مسئله مدار بیش تر از مکانیسم های مقابله ی هیجان مدار است.
همان طور که در جدول شماره ی 2 مشاهده می شود، روش های مختلف مقابله ای بر سلامت روان افراد اثرات متفاوتی دارد. به طور مثال:
استفاده از روش حل مسئله از طریق خانواده در دختران و پسران موجب کاهش افسردگی در آن ها می شود، ولی همین روش در دختران موجب کاهش اضطراب و در پسران باعث افزایش اضطراب می شود.
تخلیه ی احساسی در هر دو جنس منجر به افزایش اضطراب می شود، هر چند که این روش در دختران افزایش خُلق افسرده را نیز سبب می شود.
هم چنین تفریح و کار در مدرسه خُلق افسرده را در دختران و پسران کاهش می دهد.
جدول 2- ارتباط بین روش های مقابله ای با سلات روان در پسران و دختران

 

روابط اجتماعی

حل مسئله از طریق خانواده

تخلیه ی احساسی

اعتماد به خود

شوخی

تفریح

آرامش

کار در مدرسه

پسر

 

 

 

 

 

 

 

 

اضطراب

03/0

16/0

19/0

01/0

01/0-

03/0-

13/0

04/0-

خلق افسرده

13/0-

28/0-

13/0

08/0

12/0-

13/0-

19/0

04/0-

دختر

 

 

 

 

 

 

 

 

اضطراب

17/0

27/0-

19/0

10/0

12/0-

02/0-

 

 

خلق افسرده

02/0-

28/0-

25/0

13/0-

27/0-

02/0-

10/0

19/0-

 


همان طور که در جدول شماره 2 مشاهده می شود بعضی از این روش ها در دو جنس تأثیرات متفاوتی دارند. به طور کلی تفاوت های جنسیتی در استفاده از روش های مقابله ای در تحقیقات زیادی مورد بررسی قرار گرفته است. هر چند که نتایج تحقیقات تا حدودی متناقض است، اما در بعضی از آنها تفاوت بسیار کمی بین دو جنس در استفاده از نوع مقابله ها گزارش شده، در حالی که تحقیقات دیگر تفاوت های زیادی را گزارش داده اند. به طور متوسط دختران بیش تر از پسران احتمال دارد که از روش های بی توجهی و کناره گیری اجتماعی استفاده کنند.
درباره ی سودمندی روش های مقابله ای در کاهش اثرات منفی هیجانات ناشی از استرس در دختران و پسران نیز نتایج همگون نیستند. در دختران روش مقابله ای بیان هیجانی و در پسران روش تسلیم سودمندتر است. هم چنین تفاوت هایی در استفاده از روش های مقابله ای در بین کودکان سال های آغاز دبستان و نوجوانان گزارش شده است. البته باید توجه داشت که این تحقیقات اغلب در پاسخ به استرس های فرضی بوده است. مانند این که، چگونه آن ها با یک استرس روزانه نظیر شکست در مدرسه و یا تعارض با والدین و همسالان برخورد می کنند. بنابراین نتایج این تحقیقات را نمی توان با اطمینان به موقعیت های واقعی زندگی افراد تعمیم داد. ولی در مجموع در پاسخ به این سؤال می توان گفت که هر چند ارتباط بین استفاده از روش های مقابله ای و بهداشت روان تا حد زیادی وابسته به عوامل مختلفی نظیر جنس و سن است، ولی در مجموع اکثر تحقیقات بر این مسئله تأکید دارند که استفاده از روش های مقابله ای مسئله مدار با سلامت روان ارتباط بیش تری دارد.

نحوه ی استفاده ی نوجوانان از مهارت های مقابله ای چگونه است؟

با وجود آن که بیش تر نوجوانان در گذر از این دوران مشکلات زیادی را تجربه می کنند، درصد زیادی از آنان بین دوازده تا هجده سالگی مقابله های خوبی با تغییرات فیزیولوژی، روانی و اجتماعی خود دارند. به همین دلیل علاقه ی زیادی به تحقیق در مورد روش های مقابله ای نوجوانان به وجود آمده است.
اکثر محققان بر این مسئله تأکید دارند که حوادث استرس زا در زندگی کودکان و نوجوانان (نظیر مرگ والدین) تا حد زیادی با مشکلات رفتاری و هیجانی آن ها ارتباط دارد. هر چند که نباید این مسئله را نادیده گرفت که تفاوت های فردی ناشی از تفاوت در میزان منابع در دسترس (مانند میزان حمایت های خانوادگی و دوستان) و یا کیفیت روش های مقابله ای که کودکان و نوجوانان در برخورد با حوادث استرس زا از آن ها استفاده می کنند، می تواند تأثیر به سزایی در پیامد این حوادث بر زندگی آن ها داشته باشد. مطالعات نشان داده است که کوشش های نوجوانان برای حل مسائل موجود در زندگی شان با کاهش اثرات منفی ناشی از حوادث استرس زای محیطی، مانند مشکلات در روابط بین فردی و مشکلات تحصیلی، ارتباط دارد.
به طور مثال در رابطه با مکانیسم حل مسئله در نوجوانان، توانایی در پیدا کردن مجموعه ای از راه حل های گوناگون و متنوع برای برطرف کردن مشکلات بین فردی، محتوای اصلی روش مقابله ای حل مسئله است. تحقیقات نشان داده که این مسئله با سازگاری رفتاری در کودکان و نوجوانان ارتباط زیادی دارد. بدین صورت نوجوانانی که مشکلات رفتاری و هیجانی بیش تری دارند معمولاً از راه حل های کم تری استفاده می کنند. بر عکس، نوجوانانی که مشکلات کم تری دارند معمولاً سعی می کنند که برای حل مسائل خود به راه حل های بیش تری بیندیشند و از بین آن ها بهترین را انتخاب کنند.
اهمیت استفاده از مکانیسم های مختلف مقابله ای، در دوران نوجوانی به حدّی است که در بسیاری از نظریات، شکل گیری هویت را که وظیفه ی اصلی دوران نوجوانی است، بر اساس استفاده از این مکانیسم ها تبیین کرده اند.
منبع مقاله :
غرایی، بنفشه؛ (1387) بحران هویت و مهارت های مقابله ای (نظریه ها و راهبردها)، تهران: نشر قطره 

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی