انتقال پیامها، بیشتر اوقات با استفاده از کلمات و رفتار کلامی گسترده صورت میگیرد. با وجود این، رفتار غیرکلامی نیز، یکی از مقولههای عمده ارتباط به شمار میآید. رفتار غیر کلامی، مسائلی مانند: تن صدا، زبان بدن، حالت اندام، وضع ظاهر، نشانههای چهرهای و مواردی از این قبیل را شامل میشود (برنشتاین، ترجمه سهرابی، 1382). موثرترین راهی که پیام تا حد امکان با وضوح منتقل میشود، عبارت است از ترکیب محتوای پیام با یک پیام غیر کلامی متناسب با آن. این نوع ارتباط، "پیام همخوان" نامیده میشود (دوسادلیر[1]، ترجمه صابری، 1381).
در ادامه انواع رایج اطلاعاتی که از راه مجرای غیر کلامی مهم ارتباطی منتقل میشود، ارائه میگردد:
1- وضع اندامی: هنگامی که افراد از لحاظ هیجانی آرمیدهاند، گرایش به آن دارند که در وضعیت راحت و آرمیدهای ایستاده یا بنشینند. هنگامی که از لحاظ هیجانی عصبی و ناراحتاند، در حالتی ناآرام، با دستانی به هم فشرده و گره خورده میایستند یا مینشینند. وضعیت آرمیده یا تنیده احتمالاً از سوی دیگران به عنوان علامتی دال بر علاقه یا بیعلاقگی نسبت آنها تلقی میشود. خم شدن به سمت جلو با حالتی که زاویه ملایمی دارد، نشانه علاقمندی یا توجه است و به طرف مقابل این علامت را میدهد که به صحبت خود ادامه دهد.
2- تماس چشمی: افزایش تماس چشمی (اما نه خیره شدن، که ممکن است علامت مخالفت و عناد تفسیر شود) میتواند علامتی برای تشویق دیگری و نشانه صمیمیت یا تمایل به صمیمیت باشد.
3- لبخند: افرادی که لبخند میزنند معمولاً جذابتر از افراد دیگر درجه بندی میشوند.
4- لحن تماس: واسمر[2] (1981؛ به نقل از ساپینگتون[3]، ترجمه شاهی برواتی، 1382) این سخن را پیش کشید که آمیزهای از علایم غیر کلامی با عنوان مخفف لحن تماس[4] را میتوان برای نشان دادن علاقه و دوستی به کاربرد این علایم عبارتند از: لبخند و تبسم، حالت بدنی باز، نوازشگری، تماس چشمی، متمایل شدن به سمت جلو، و سر تکان دادن.
2-1-5-4-اصول برقراری ارتباط موثر
1- انتظارات واقع بینانه: دانش توقعات غیرواقع بینانه، حتی در پرانگیزهترین زوجها مشکلاتی ایجاد میکند. توقع بیش از اندازه و بیش از حد سریع، اغلب مانع از آن میشود که زن و شوهر متوجه موفقیتهایی که حاصل میکنند، بشوند (فینچام، ترجمه قراچه داغی، 1387). بنابراین داشتن انتظارات غیرواقع بینانه در مقایسه با انتظارات واقع بینانه، باعث میشود که زن و مرد اعمال مثبت یکدیگر را نادیده بگیرند و دست به اعمال منفی بزنند و همین امر بر روابط زناشویی خدشه وارد میکند (کلینیکه[5]، ترجمه محمدخانی، 1382)
2- فراهم آوردن زمینه مناسب: تعیین زمان و مکان مناسب و مقررات شروع و توقف گفتگو در این مرحله اهمیت دارد. زن و مرد باید زمانی را انتخاب کنند که هر دو آزاد باشند و بتوانند روی رابطه خود تمرکز کنند (فینچام، ترجمه قراچه داغی، 1387).
3- اجتناب از راه بندها: راه بندها ارتباط را نابود میکنند و میتوانند در لحظهای یک ارتباط خوب را به یک ارتباط بد تبدیل کنند. راه بندها عبارتند از: 1- انتقاد متقابل2- قطع صحبت یکدیگر، بجای به نوبت حرف زدن 3- اولتیماتوم دادن به جای خواهش کردن 4- توجه به زمان گذشته به جای اکنون (فینچام، ترجمه قراچه داغی، 1387).
4- سکوت توجه آمیز: سکوت شنونده به گوینده فرصت میدهد که در مورد آنچه مایل است بگوید، فکر کند و در نتیجه، قادر باشد که خود را به شکلی عمیقتر بررسی کند (بولتون، ترجمه سهرابی، 1381).
5- گوش دادن فعال: گوش دادن خوب، موقتاً همسر را تشویق میکند که رهبر و پیشگام باشد و به طور خودجوش تمام حرفش را، بدون مداخله طرف مقابل بازگوید. هدف درک کردن است، بدون اینکه لزوماً موافقت یا مخالفت، سرزنش یا دفاع کردن بوجود آید (میلر و همکاران، ترجمه بهاری، 1385). گوش دادن بهتر بین همسران به صمیمیت و رابطه سالمتر منجر خواهد شد (دو سادلیر، ترجمه صابری، 1381).
مهارتهای گوش دادن فعال عبارتند از: 1- توجه کردن، نگاه کردن، گوش دادن و ردگیری کردن. رفتارهای غیر کلامی را به دقت در نظر گرفتن و توجه داشتن به طنین و لحن صحبت و سرعت زیر و بمی صدا.
2- دعوت طرف مقابل به دادن اطلاعات بیشتر. دعوت میتواند به صورت یک دستور محترمانه، یک اظهارنظر یا سوال باشد. در واقع گوینده ترغیب میشود تا به صحبت هایش ادامه دهد.
3- خلاصه کردن گفتهها برای اطمینان از صحت مطالب. برای خلاصه کردن میتوان آنچه را شنیده شده با بیان خود دقیقاً تکرار کرد.
4- پرسیدن سوالهای باز. سوالهای باز اغلب با کلمه «چه»، (چه کسی، چه چیزی، چه جایی، چه موقع و چطور) شروع میشوند. این سوالات دست دیگران را در نحوه پاسخ دادن بیشتر باز میگذارند (میلر و همکاران، ترجمه بهاری، 1385)
5- خود فاش سازی. تمامی روابط به نحوه تبادل پیام وابستهاند، اما روابط صمیمانه به نوع خاصی از این تبادلات بستگی دارند، ارائه اطلاعات راجع به خود و فرآیند آشکارساختن اطلاعات شخصی برای طرف مقابل خودفاش سازی[6] نام دارد. خودفاش سازی به ایجاد روابط صمیمانه کمک میکند و یکی از ویژگیهای اصلی این نوع روابط محسوب میشود (ساپینگتون، ترجمه شاهی برواتی، 1382).
6- اهمیت پسخوراند و انعکاس احساسات. در یک رابطه نزدیک، برای اینکه ارتباط اثربخش باشد، باید احساسات آشکارا و بیپرده ابراز شوند، وانگهی، ابراز بیپرده احساسات، رویارویی را در سطحی عالی نگه میدارد و از تشدید احساسات منفی معانعت میکند (ارونسون[7]،ترجمه شکرکن، 1382).
تحقیق درباره زوجین، چهار عامل اصلی موثر بر رضایت زوجین از رابطه شان را شناسایی کرده است. شکل شماره 2-2 این عوامل را نشان میدهد.
شکل 2-2:عوامل موثر بر ارتباط زوجین (هالفورد، ترجمه تبریزی و همکاران، 1387)
1- سازگاری زوجین: نحوه سازگاری آنها با یکدیگر درباره مسائلی که در زندگی آنها در حال جریان است. سازگاری زوج شامل نحوه ارتباطات زوجین، چگونگی تفکر آنها نسبت به یکدیگر و احساس آنها در زمان با هم بودن است.
2- رویدادهای زندگی: به رویدادهای مهم در زندگی افراد مانند: شغل، سلامتی و خانواده آنها اشاره میکند.
3- عوامل فردی: به خصوصیات هر یک از همسران به عنوان یک فرد و ظرفیتها و آسیبپذیری آنها اشاره میکند.
4- بافت: به زمینهای از زندگی و فرهنگ افراد، خانواده گسترده، کار و دوستان اشاره میکند (هالفورد، ترجمه تبریزی و همکاران، 1387)
2-1-5-5-فرآیندهای موثر در مشکلات ارتباطی
شایعترین مشکلی که توسط زوجهای ناراضی مطرح میشود، عدم موفقیت در برقراری ارتباط است. مشکل ارتباطی به انتقال نامناسب پیامهای نمادین اشاره میکند. در شرایط عملی، به نظر میرسد که نقصهای ارتباطی لازمه وقوع درماندگی زناشویی میباشند. این مساله که افراد چگونه و از چه چیزی صحبت میکنند بر سطح رضایت آنان از یک رابطه تاثیر میگذارد (برنشتاین، ترجمه سهرابی، 1382).
در زیر انواع مشکلات ارتباطی ارائه میگردد:
1- تشخیص گذاری یا ذهن خوانی[8]: تشخیص گذاری در واقع همان ذهن خوانی است. ذهن خوانی هنگامی اتفاق میافتد که یکی از زوجین دائماً بدون استفاده از حلقه بازخوردی روی نیت درک شده شخص دیگر کار کند. ذهن خوانی در زوجینی که همدیگر را به مدت طولانی میشناسند و زوجینی که مدت زمان کوتاهی با یکدیگر هستند، اتفاق میافتد. ذهن خوانی دوره کوتاهی در فرآیند ارتباط دارد، زیرا شخص بدون چک کردن نیت به پیامها یا حتی نشانههای غیر کلامی مانند "بالا انداختن ابرو" واکنش نشان میدهد (یانگ و لانگ، 1998؛ به نقل از خوشکام، 1385).
2- بحث منطقی[9]: تلاش برای متقاعد ساختن فرد دیگر با توسل به حقایق یا منطق و بدون در نظر گرفتن عوامل هیجانی مربوطه. زمانی که افراد برای اجتناب از درگیری عاطفی، منطق را به کار میگیرند، در بدترین زمان ممکن از یکدیگر کناره گیری کردهاند (یانگ و لانگ، 1998؛ به نقل از خوشکام، 1385).
3- نکوهش در مقابل شکایت: این مشکل در ارتباط زمانی بوجود میآید که زوجین به جای انتقاد از رفتار شخص به خود شخص حمله میبرند.
4- تحقیر: تفاوت بین تحقیر و نکوهش در این است که در تحقیر فرد نیت صدمه و جراحت روانی به طرف مقابل دارد. توهین، خصومت، تمسخر و استهزاء، علائم تحقیر است.
5- همکاری نکردن: وقتی زوجین به جایی میرسند که دلسرد میشوند، یکی از زوجین ممکن است همکاری نکند و خودش را از صحبت کردن کنار بکشد. همکاری نکردن یک تحقیر را منتقل میکند و هر دو زوج در حال انتقام گرفتن از همدیگر هستند.
6- حالت دفاعی داشتن: وقتی دفاع وجود داشته باشد زوجین به عنوان یک تیم عمل نمیکنند و هر دو زوج مسئولیت خود را انکار میکنند و بهانه میآورند (گاتمن، 1993).
2-1-5-6-مهارتهای ارتباطی
مهارتهای ارتباطی شامل فرآیندهای رفتاری خاص است که افراد را قادر میسازد پیامها را با دقت بیشتر، موثرتر و کارآمدتر رد و بدل کنند (میلر و همکاران، ترجمه بهاری، 1385).
مهارتهای ارتباطی، تسهیل گر مهمی برای حل موفقیت آمیز مشکلات زناشویی، حل تعارض و مذاکره زوجین در مورد مرزها و مراحل انتقالی در زندگی میباشند (مندنهال[10]، 1996؛ به نقل از خوشکام، 1385).
کرامر[11] (2003) در تحقیقی بر روی 86 زن و 85 مرد دریافت که همبستگی قوی میان رضایتمندی از رابطه و توجه و همدلی بین زوجین وجود دارد. گاتمن (1993) نیز گوش دادن فعال را یک مهارت مهم میداند و آن را شامل به کاربردن تشویقهای غیر کلامی (تماس چشمی، سر تکان دادن)، خلاصه کردن آنچه همسر گفته است و اعتبار بخشی به بیانات همسر میداند.
میلر (ترجمه بهاری، 1385) نیز معتقد است که فرآیندهای ارتباطی ماهرانه منجر به رضایت بخشترین و اثربخشترین پیامدها بین زن و شوهرها میشود و مهارتهای ارتباطی را شامل مهارتهای حرف زدن (توصیف اطلاعات حسی، بیان افکار، در میان گذاشتن احساسات، مطرح کردن خواستهها) و مهارتهای گوش دادن (توجه کردن، تصدیق کردن، دعوت به ارائه اطلاعات بیشتر، خلاصه کردن و پرسیدن سوالات باز) میداند.
(هالفورد، ترجمه تبریزی، 1387) مهارتهای ارتباطی مهم را شامل مهارت گفتن و مهارت شنیدن میداند که در جدول شماره2-8 آمده است.
جدول 2-8:مهارتهای ارتباطی
مهارت |
رفتارهای اختصاصی |
مهارت گفتن
توصیف دقیق حادثه |
وضوح - بیان نکته به نکته رویدادها و موضوعات خاص. |
خودافشایی احساسات |
روشن کردن حالت من در بیان احساسات |
بیان واضح نقاط مثبت |
بیان واضح از نکات مثبت درباره همسر و روابط |
بیان قاطع نکات منفی |
شفافیت، بیان غیرپرخاشگرانه نکات منفی درباره همسر و رابطه |
مهارت شنیدن
توجه به همسر |
نگاه کردن به همسر، سر تکان دادن، ابراز علاقه، وضعیت بدنی |
پذیرش |
تشویق کلامی، بازخورد مثبت درباره عقاید همسر |
پرسیدن سوالات باز |
پرسیدن سوالاتی که از همسر دعوت میکند درباره عقاید و احساساتش با دقت توضیح دهد. |
خلاصه کردن |
دوباره گویی دقیق احساسات و عقاید مهم همسر. |
احتیاط در قضاوت |
احتیاط در قضاوت درباره عقاید و تعبیر نکردن. |
برنشتاین (ترجمه سهرابی، 1382) سه مهارت ارتباطی را در روابط صمیمانه عنوان میکند:
1- احترام: نگرشی که در آن، همسران برای همدیگر احترام بالایی قایل هستند و یکدیگر را منحصر به فرد و ارزشمند تلقی میکنند. علاوه بر این، همسران دارای این نگرش، تمایل پیدا میکنند که احترامشان را به زبان آورند و آن را به نوعی عملی سازند. احترام در اصیلترین شکل خود، از طریق توانایی گوش کردن و توجه به همسر، نشان داده میشود.
2- درک و فهم: یعنی توانایی دانستن و درک همدلانه آنچه که همسر توجه کرده است. این به آن معنا نیست که همسران، پیوسته با یکدیگر موافقند، بلکه به این معناست که آنان به چارچوبهای داوری یکدیگر مشروعیت میبخشند. در اصل، هر فرد میداند که متقاعد شده است، یعنی طرفین در مفاهیم ارتباطی شرکت داده شدهاند و مورد تائید و موافقت قرار گرفتهاند.
3- حساسیت: آگاه بودن از نیازهای همسر، یک جزء کلیدی فرآیند ارتباط است. اگر همسران نسبت به نیازهای یکدیگر حساس نباشند شکست میخورند و از یکدیگر دورتر و دورتر میشوند
اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید لطفا ابتدا وارد شوید، در غیر این صورت می توانید ثبت نام کنید.