حجت الاسلام حسن امان الهی

استاد دانشگاه و مشاور خانواده

حجت الاسلام حسن امان الهی

استاد دانشگاه و مشاور خانواده

با نگاهی ویژه به مقوله خانواده و محبت

"مطالب گاهاً به روز رسانی می گردند؛ به کانال ما در شبکه های اجتماعی ملحق شوید"

۱۶آبان

شاید شما هم با این مساله روبرو شده‏ اید که وقتى بعضى از جوانان به دلیل پوشیدن لباس‏هاى غیرمعمول و یا اصلاح و آرایش خاص موى سر و صورت و انجام دادن برخى رفتارهایى که با فرهنگ و رسوم اجتماعى ما همخوانى ندارد مورد اعتراض قرار مى‏گیرند، عمل خود را به عنوان مد و مدگرایى توجیه مى‏کنند.

جاى شگفتى است که نه تنها برخى افراد به محض شنیدن چنین پاسخى قانع مى‏شوند و از پى‏گیرى موضوع خوددارى مى‏کنند، بلکه در مواردى هم مشاهده مى‏شود که عده‏ اى از آنان، بدون توجه به آثار و پیامد این قبیل رفتارها، درصددند که خود نیز از آن شیوه تبعیت کنند. روشن است که این قبیل تقلیدهاى کورکورانه در موارد بسیارى، براى فرد و جامعه گرفتارى‏ها و مشکلات زیاد فرهنگى و اقتصادى ایجاد مى‏کند. به گونه‏ اى که در نتیجه بى‏ توجهى به این مساله، گاهى اساس نظام اعتقادى و کیان نظام اجتماعى جامعه دچار خطر و انحراف مى‏شود و به موازات سست‏ شدن بنیان‏هاى اجتماعى، زمینه تسلط فرهنگى و به دنبال آن، تسلط سیاسى استعمارگران فراهم مى‏شود.

به منظور آشنایى هرچه بیش‏تر اقشار مختلف مردم، به ویژه قشر جوان جامعه به مساله مد و نتایج و پیامدهاى مدگرایى و نیز اهداف و نقشه‏ هاى شوم مروجین پدیده مدسازى در جهان نیم نگاهى به این بحث مى‏ افکنیم: بدان امید که همه اقشار جامعه اسلامى جهت‏ حفظ سلامت‏ سرمایه‏ هاى فکرى و اعتقادى خویش، ابعاد مختلف این مساله را با دقت مورد مطالعه قرار دهند. و راه چاره و مکانیسم مبارزه با آن را دریابند.

الف. مد چیست؟

واژه مد در لغت ‏به معناى سلیقه، اسلوب، روش و شیوه و... به کار مى‏رود و در اصطلاح، عبارت است از روش و طریقه ‏اى موقتى که براساس ذوق و سلیقه افراد یک جامعه و سبک زندگى از جمله شکل لباس پوشیدن، نوع آداب پذیرایى و معاشرت و تزیین و معمارى خانه و... را تنظیم مى‏نماید.

بنابراین، مى‏توان گفت: مد به تغییر سلیقه ناگهانى و مکرر همه یا بعضى از افراد یک جامعه اطلاق مى‏شود و منجر به گرایش به انجام رفتارى خاص یا مصرف کالاى به خصوصى یا در پیش گرفتن سبکى خاص در زندگى مى‏شود.

از بررسى ابعاد مختلف حیات اجتماعى بشر مى‏توان گفت: پدیده مد اولا، همیشه در تاریخ بشر بوده است و منحصر به دوره معاصر نیست. ثانیا، هرگاه این پدیده در هر دوره‏اى از تاریخ آگاهانه و با گزینش و انتخاب و با توجه به فرهنگ و چارچوب ‏هاى فکرى و اعتقادى جامعه صورت گرفته نه تنها موجب پیدایش نارسایى‏ هاى فرهنگى و اجتماعى نشده بلکه به عنوان یک دست‏آورد اجتماعى، به نوبه خود به رشد و تعالى فرهنگ و تمدن جوامع کمک‏هاى زیادى نموده است و زمینه آراستگى مناسب جنبه ظاهرى زندگى مردم و افراد را فراهم کرده است. در یک کلام، مدگرایى مثبت، به معناى اقتباس از پیشرفت‏هاى اجتماعى دیگران و به کار بردن دستاوردهاى مثبت تمدنى دیگران، ضمن برطرف ساختن زشتى‏ ها و کاستى‏ هاى حیات اجتماعى، از دچار شدن زندگى انسان‏ها به یک نواختى خسته کننده پیش‏گیرى کرده و روز به روز بر استحکام بیش‏تر پایه ‏هاى زندگى دسته‏ جمعى آن‏ها کمک نموده و از پدیدآمدن رفتار و شیوه‏ هاى ناخوشایندى که موجب دورى و یا نفرت و انزجار افراد از یکدیگر مى‏گردد جلوگیرى به عمل مى‏آورد.

ب. ریشه ‏هاى مدگرایى:

آفرینش انسان به گونه ‏اى است که همواره او از حالت‏ یک نواختى گریزان بوده و در مقابل، همیشه از تحول و نوآورى و تنوع در شکل و شیوه زندگى استقبال مى‏کند. این تمایل در حالت عادى و در صورتى که پذیرش تحول و نوآورى از روى آگاهى و به صورت تدریجى آرام صورت پذیرد، ظاهر زندگى آدمى را خوشایند و دلپذیر مى‏سازد. بنابراین، مى‏توان گفت میل به خودآرایى و زیباسازى محیط زندگى امرى فطرى است که به برکت آن هم زمینه آراستگى صورت ظاهرى محیط زندگى انسان فراهم مى‏گردد و هم انگیزه تعالى و تداوم زندگى اجتماعى و روابط صحیح انسانى تقویت مى‏شود. و بدین ‏سان عواملى که موجب ایجاد نفرت و انزجار افراد از یکدیگر و یا موجب یکنواختى زندگى بشر مى‏شوند از محیط حیات اجتماعى دور شده و جنبه‏ هاى مثبت کمال‏ خواهى و زیبایى دوستى فطرى انسان روز به روز شکوفاتر مى‏گردد.

البته از این نکته نیز نباید غافل شد که گرچه یکى از جلوه ‏هاى کمال‏ جویى و زیبایى دوستى انسان به ویژه در دوره جوانى توجه به زیبایى ظاهر است اما باید مراقب بود که این فرایند، از حالت طبیعى خود خارج نشود. زیرا همه استعدادهاى فطرى اگر از حالت طبیعى و معقول خود خارج شوند، جنبه انحرافى پیدا کرده، آثار سویى به بار مى‏آورند.

به عنوان مثال میل به خودآرایى، که ریشه در کمال ‏جویى و زیباپسندى فطرى انسان دارد، اگر از روى غفلت و یا در نتیجه افراط و تفریط یا تحت تاثیر القائات غلط عوامل جانبى از مسیر طبیعى و درست ‏خود خارج شود، سر از امورى چون خودنمایى، فخر فروشى، خودپرستى و مدپرستى و... در مى‏آورد. عواملى که هر یک از آن‏ها به نوبه خود، موجب پیدایش انواع نارسایى ‏ها و هوس‏بازى‏ ها و رقابت‏هاى غلط و اسراف و تبذیرها خواهد شد و انسان را به حیوانى پست تبدیل خواهد کرد.

بنابراین در تبیین ریشه مدگرایى مى‏توان گفت که پیروى از مد و زیبایى‏ خواهى و تنوع ‏پسندى ریشه در نهاد انسان دارد که نیازهایى چون تنوع و زیباخواهى و کمال‏جویى فطرى منشا اصلى آن محسوب مى‏شود. اما صورت‏هاى افراطى رایج این گرایش، که تحت عنوان مدپرستى شناخته مى‏شود، در نتیجه جهل و ناآگاهى و ضعف ارزش‏هاى معنوى و تبلیغات وسیع دشمنان و خودباختگى و تقلید کورکورانه از دیگران و یا آلوده شدن به رذایلى چون خودنمایى، فخرفروشى، احساس حقارت و خود کم‏ بینى و.. . پیش مى‏آید که براى افراد جامعه بسیار خطرساز است و باید از آن پرهیز نمود.

ج. اسلام و مدگرایى

به یک بیان، رسالت اسلام به عنوان یک مکتب کامل الهى، پاسخ‏گویى صحیح به تمام خواست‏هاى فطرى و نیازهاى اصیل انسانى است. بر این اساس، در مجموعه تعالیم اسلامى از جمله در آیات قرآنى به مساله زینت و جمال و زیبایى عنایت ‏خاصى مبذول شده است. از تامل در این بخش از معارف اسلامى، چند اصل کلى بسیار مهم مربوط به موضوع خودآرایى و زینت ‏به دست مى‏آید:

1. حس زیبایى یکى از ویژگى‏هاى مخصوص انسان است که ریشه در فطرت او دارد و به اقتضاى این امر از دیدن هرگونه زیبایى لذت مى‏برد. بى ‏تردید منشا تمام هنرهاى انسانى همین حس است که در هر دوره موجب به وجود آمدن یک سلسله دست‏آوردهاى ارزشمند هنرى مى‏شود. بنابراین، استعداد و درک زیبایى از جمله مواهب به ودیعت نهاده شده در وجود انسان است که به برکت آن، وى قادر است از طریق مطالعه و تامل در ظرافت‏هاى زیباى نظام آفرینش، زمینه کمال روحى و معنوى خود را فراهم سازد.

2. خودآرایى و زینت‏ به عنوان بخشى از حس زیبایى، نه تنها آثار بسیارى در روح و روان فرد دارد بلکه موجب تعالى و رشد افراد جامعه نیز مى‏شود. در مقابل، پرهیز از خودآرایى و پریشانى و ژولیدگى چون با خواست فطرى انسان در تعارض است، به تدریج اثرات منفى در روان او به جاى مى‏گذارد که افسردگى روحى، عدم تعادل روانى و بى‏ توجهى به نعمت‏ها و سرکوبى علائق طبیعى و.. . از جمله آنهاست. از آنجا که این امور، در نهایت ‏به سلامت زندگى فرد و نظام اجتماعى زیان‏هاى جبران ناپذیرى متوجه مى‏سازد لذا، در احکام اسلامى به شیوه‏ هاى مختلفى با این‏گونه رفتارها مقابله شده است. به عنوان مثال، در سیره اولیاء الهى همواره با این منطق غلط ناآگاهان که پرهیز از خودآرایى را دلیل وارستگى از قید نفس و بى‏ اعتنایى به زخارف دنیوى به حساب مى‏آورند به طور جدى برخورد شده است. زیرا، این کار علاوه بر این‏که موجبات نفرت دیگران را فراهم مى‏آورد، با اصل عزت نفس و کرامت و منزلت انسانى همخوانى ندارد. مولى‏ الموحدین على ‏علیه السلام مى‏فرمایند: «التجمل من اخلاق المؤمنین‏» خودآرایى از ویژگى‏هاى خاص انسان‏هاى مؤمن است.

3. در رهنمودهاى پیشوایان اسلام در مورد خودآرایى به موارد زیادى تصریح و تاکید شده است که از جمله آن‏هاست: لباس تمیز و آراسته، شانه کردن موى سر و صورت، نظافت‏ بدن، خوشبو کردن بدن و لباس‏ها، پرهیز از کارهایى که دون شان انسان مؤمن است و...

4. هرچند اسلام توصیه به خودآرایى دارد، اما هرگز این امر را منحصر به زینت ظاهر نمى‏کند بلکه آراستگى به فضایل معنوى و اخلاقى را که زمینه ‏ساز سعادت و کمال روحى او هستند. مهم‏تر از آراستگى ظاهر مى‏شمارد. به عبارت دیگر، اسلام با تعالیم حیات‏بخش خود نخست ‏به ایجاد اعتدال در اخلاق و فضیلت‏ هاى روحى مى‏پردازد و پیروان خود را به درک زیبایى‏ هاى مافوق عالم ماده رهنمون مى‏کند، و آنان را از گرفتارشدن به هرگونه سطحى‏ نگرى در این مساله نجات مى‏بخشد. در عین حال، تلاش مى‏کند که افراد فقط به زینت ابعاد ظاهرى جسم و محیط زندگى خود نپردازند. در اشاره به چنین واقعیتى على‏ علیه السلام مى‏فرمایند: «زینة البواطن اجمل من زینة الظواهر» زینت درونى از زینت ظاهر بسیار زیباتر است. چه، هم از نظر تاثیر و هم از نظر ماندگارى، زینت درونى در کمال حقیقى انسان مؤثرتر است.

5. گرچه در مجموعه تعالیم اسلامى به خودآرایى توصیه و تاکید فراوان شده است اما به جهت در امان ماندن از عوارض منفى افراط و تفریط در خودآرایى و مدگرایى، حدود و چارچوب خاصى نیز براى آن تعیین شده است. به عنوان مثال، تاکید شده است که وسیله خودآرایى یا محیط ‏آرایى اولا، باید حلال باشد و از راه مشروع تهیه شود. ثانیا، سبب اسراف در سرمایه‏ ها و استعداد نباشد. ثالثا، از هرگونه شائبه تجمل ‏پرستى و جنبه خودنمایى داشتن برى باشد. رابعا، به گونه ‏اى نباشد که زمینه تحریک هواهاى نفسانى و امیال جنسى دیگران را فراهم کند. خامسا، به صورت تقلید کورکورانه از دیگران انجام نگیرد و... در یک کلام از بررسى تعالیم اسلامى به دست مى‏آید که اسلام نه تنها خودآرایى را منع نمى‏کند بلکه به شیوه معقول و منطقى بر آن تاکید مى‏کند. در عین حال، همیشه و در همه حال، از افراط و تفریط در هر چیزى منع مى‏کند.  

 

 

نظرات  (۱)

۰۸ آذر ۹۴ ، ۲۰:۱۶ بنده ی خدا
سلام آقای امان اللهی.واقعا حرف هایی که می زنید بسیار دقیق و با دیدی منطقی است.اما باید از جایی این مد عدم تجمل گرایی باب شود تا تاثیرگذار باشد.اگر من و یا کسانی مثل من به تنهایی سعی در باب کردن این مد باشیم،به خاطر کم بودن افرادی که این عقیده رو قبول دارند،احتمال موفقیت  خیلی کم است.چگونه نوجوانی که الگوهای او مثلا بازیگران ایرانی است،می تواند رفتاری تضاد با آن ها داشته باشد.باید الگوهایی زنده و حاضر داشته باشیم .مابا دانستن سیره ی امامان یا پیامبران نمی توانیم الگو بگیریم چون زمان آن ها کجا و زمان ما کجا؟پس یک نوجوان ایرانی از کجا میتواند الگو مناسب پیدا کند؟
پاسخ:
با سلام؛ اولا از بیان منطقی و روشن شما کمال تشکر را دارم. در مباحث فرهنگی همانطور که فرمودید نمی توان الگوهای ملموس را قطع نموده و الگوهایی از صدها سال پیش را جایگزین ساخت ولی می توان حلقه های وصلی را تعریف کرد که این دو زمانه را به هم نزدیک گرداند. همچنین در مورد پوشش و تجمل نیز می توان ملاک هایی تعریف کرده و طبق سلیقه و ذوق امروزی آنها را اعمال نمود. سخن شما کاملا متین است با تشکر فراوان از شما

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی